تحقیقات علمی متعددی مبنی بر نقش گسترده ورزش در تقویت روحیه دانش آموزان وجود دارد که همگی می توانند دلیلی بر اثبات اهمیت آن در عملکرد بهتر دانشآموزان و تنظیم روحیات آنها داشته باشد.
هر ساله با فرا رسیدن فصل امتحانات شاهد آن هستیم که بسیاری از خانواد ه ها از ورزش کردن فرزندان خود جلوگیری می کنند تا فرزندانشان وقت بیشتری برای درس خواندن داشته باشند.
اما این یک فکر کاملا اشتباه است چرا که اگر نگاهی به آمار و بررسی محققان بی اندازیم این تحقیقات نشان می دهند دانش آموزانی که ورزش می کنند، عملکرد تحصیلی بهتری نسبت به سایر هم کلاسی های خود دارند.
این در حالی است که ورزش به عنوان کاتالیزور و عامل تسهیل کننده بین روح و جسم بوده و می تواند در نحوه عملکردی دانش آموزان و موفقیت تحصیلی آنان نقش مهمی داشته باشد.
ورزش در کاهش و استرس بسیار موثر است. با قرارگیری دانش آموزان در آستانه فصل امتحانات مدارس؛ ورزش، بهبود عملکرد آنها را دو چندان می کند همچنین ورزش می تواند در تنظیم قوای عملکردی دانش آموزان نیز نقش مهمی داشته باشد.
تحقیقات علمی متعددی مبنی بر نقش گسترده ورزش در تقویت روحیه دانش آموزان وجود دارد که همگی می توانند دلیلی بر اثبات اهمیت آن در عملکرد بهتر دانشآموزان و تنظیم روحیات آنها داشته باشد.
در ادامه این مطلب نیز برخی از آمار علمی را ذکر می کنیم که شاید تاثیر مثبتی بر خانواده ها داشته باشد تا ورزش را مانعی برای درس خواندن فرزندان خود ندانند.
جوانانی که به طور مرتب ورزش می کنند، به طور متوسط تحصیلات موفق تری نسبت به همسن و سالان خود دارند که ورزش نمی کنند.
با اجرای روزانه 10 دقیقه ورزش و یا نرمش صبحگاهی، قوای روحی و جسمی دانش آموزان متعادل شده و دانش آموز با آمادگی بیشتری در کلاس درس و امتحان حاضر می شود.
بر اساس همین تحقیقات صورت گرفته از سوی محقّقان؛ شرکت در فعالیت های ورزشی خارج از مدرسه، میزان کارایی جوانان را در مدرسه و موفقیت آنها را در دانشگاه تا شش درصد افزایش می دهد.
بنابر این گزارش محقّقان دانشگاه هانوور» دریافتند نی که فعالیت ورزشی دارند در رقابت درسی با مردان موفقیت بیشتری از خود نشان می دهند.
دکتر اندرو ایدزمن» از مرکز پزشکی استیون و الکساندرا کوهن اظهار نظر کرد که آنچه ما نمی توانیم به آن ادامه دهیم این است که فعالیت های جسمی را در برنامه مدارس کم کنیم، با این گمان که این کار وضعیت آموزشی آن ها را بهبود می دهد زیرا در واقع این کار ممکن است نتیجه عکس برای ما داشته باشد.
خانواده ها در کنار اولیای مدارس، نقش مهمی در نهادینه سازی فرهنگ ورزش در کودکان دارند که در صورت تحقق این امر می توان شاهد مزایای آن در پیشرفت تحصیلی، بهبود عملکردی و تعادل روحی-روانی دانش آموزان بود.
شيوه صحيح مطالعه ،چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.
2- ميزان يادگيري را افزايش مي دهد .
3-مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.
4- به خاطر سپاري اطلاعات را آسان تر مي سازد.
براي داشتن مطالعه اي فعال و پويا نوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرور مطالب،دوباره كتاب رانخوانده و در زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خود مطالب را مرور كرد .
يادداشت برداري ، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت . چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.
روش های مفید برای مطالعه هدفمند :
1- خط كشيدن زير نكات مهم :
اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .
2-خواندن بدون نوشتن:
روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد .
3-خلاصه نويسي :
در اين روش شما مطالب را مي خوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .
4- حاشيه نويسي :
اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.
5- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز:
اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا فراگيري مطالب درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.
6- كليد برداري :
كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .
شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :
1-آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.
2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .
4-حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.
5- استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است .
6- سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است .
7- تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.
8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود .
9 - ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .
10-خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.
11 -درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند ، يعني مطالب است .
چند توصيه مهم كه بايدفراگيران علم از آن مطلع باشند.
1- حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بروي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست ، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بروي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود سپس مجددا با همين روال شروع به مطالعه كرد.
2-پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائيد چون پس از صرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداري فرمائيد همچنين غذاهاي آردي مثل نان و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم مي كند نوشابه هاي گازدارهم همينطور هستند.
3- ذهن آدمي با هوش است اگر يادداشت برداريد خود را راحت از حفظ و بياد سپاري مطالب مي كند و نيز همزمان نمي توانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد . پس در حين مطالعه لطفا يادداشت برداري نمائيد.
به امید اینکه مورد استفاده واقع شود . ((برداشت از مجله اینترنتی آزمایشگاه آمثبت))
بسیاری از زبان شناسان معتقدند، زبان دانستن یك مهارت و علم پركاربرد است كه برای یادگیری آن باید راهبردی كارساز و كارآمد داشت، اما امروزه به نظر می رسد دامنه های این نیاز و رویكردهای آموزشی آن در سنین مختلف الگویی كلان تر از شیوه های جزیره ای كنونی می خواهد.
ارتباط زبانی و نوشتاری از دیرباز كامل ترین شكل انتقال مفاهیم ذهنی بوده است و امروزه نیز با توسعه ارتباطات و تبدیل شدن دنیا به دهكده جهانی و همچنین گسترش فعالیت های اقتصادی و تجاری، علمی، فرهنگی، ی و اجتماعی بین المللی، ناآشنایی با زبان جهانی می تواند موجب محصور شدن و دوری از پیشرفت ها شود.
امروزه برای سفر از یك كشور به كشور دیگر، ورود به عرصه تجارت در جهان یا آشنایی با علوم و فنآوری روز و ایفای نقش در دهكده جهانی باید زبان ارتباطی این امر را فراگرفت.
انگلیسی به عنوان یكی از زبان های رایج دنیا كه برخی به عنوان زبان دوم نام می برند به خاطر برخی كاربردها یا غلط یا درست تقریبا در بیشتر كشورهای جهان به عنوان دروازه ورود به دنیای ارتباطات بین المللی مطرح است.
درك مساله وم فراگیری زبان دوم افزون بر زبان مادری باعث شده است، بسیاری از كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، در برنامه های آموزشی خود بیشترین و كارآمدترین برنامه و ت های هدفمند را لحاظ كنند، موضوعی كه به نظر می رسد در كشور ما تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته و آموزش زبان دوم در ایران اعم از زبان انگلیسی و عربی با مسایل و مشكلاتی مواجه است.
● سه مشكل اساسی در آموزش صحیح زبان انگلیسی در مدارس
چرا با وجود درس زبان انگلیسی، دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی نمی توانند به این زبان صحبت كنند؟
یكی از دلایل می تواند وجود معلمانی باشد كه تخصصی در زبان انگلیسی ندارند. آنان در برخی موارد فارغ التحصیل رشته دیگری هستند اما به عنوان معلم زبان در مدارس مشغول می شوند.
به همین دلیل دانش آموزان اعتمادی به یادگیری زبان در مدارس ندارند و به آموزشگاه های زبان روی می آورند، زیرا توجه به برخی زوایای آموزشی پیشرفته را در این مراكز مشاهده كرده اند.
دلیل دوم كافی نبودن ساعات آموزشی كلاس های زبان در مدارس است 90 دقیقه آموزش در هفته برای یك محصل دبیرستانی اصلا كافی نیست و بیشترین زمان به درس های دیگر تخصیص داده می شود.
دانش آموزان در مدارس ایران، زبان انگلیسی را با هدف افزایش امتیازات و قبولی در كنكور می خوانند به همین دلیل یادگیری دستور و نگارش در اولویت قرار می گیرد تا بتوانند تست زنی كنكور را با سرعت بیشتری انجام دهند.
پخش فیلم به زبان انگلیسی برای مدارس همانند هدر رفتن زمان محسوب می شود، بر همین اساس دانش آموزان پس از كنكور همه دانسته های خود را در ارتبااط با زبان انگلیسی فراموش می كنند.
در زمان حاضر به دلیل شبكه های مجازی و ارتباطات بیشتر با جهان به زبان انگلیسی دانش آموزان پیشرفت بیشتری داشته اند، اما با وجود سه مشكل تخصص معلمان، كمبود زمان و هدف قرار دادن كنكور نمی توانیم به هدف اصلی كه یادگیری مناسب زبان انگلیسی است، دست یابیم.
● اهمیت آموزش اصولی
هر چه سن یادگیری پایین تر باشد، برآیند موفق تری را در این حیطه شاهد خواهیم بود.
بیشتر كشورهای موفق دنیا دو زبان بین المللی را به عنوان زبان های دوم و سوم همزمان در سنین كودكی آموزش می دهند.
زبان در ابعاد گوناگون علمی و اقتصادی و برای موارد مختلفی از جمله تجارت و جهانگردی استفاده می شود، بنابراین شیوه مناسب آموزشی و فراگیری درست آن برای دستیابی به اهداف مورد نظر اهمیت دارد.
بهترین زمان و اوج یادگیری هر زبانی بین 11 تا 14 سالگی است و در اكثر كتاب های روانشناسی این نكته مطرح شده كه برای یادگیری زبان اول و دوم به لحاظ عاطفی و شناختی، بچه ها در سن پایین آماده ترند.
●ناكارآمدی محتوای كتاب های درسی
دومین مشكل در زمینه آموزش زبان انگلیسی در آموزش و پرورش كشور ناكارآمد بودن محتوای كتاب های درسی است. متاسفانه تنها ظاهر امر، تغییر كرده و محتوای كتاب های جدید انگلیسی بازنگری شد، اما هنوز از نظر ارتباطی و مكالمه، دانش آموزان موفق نیستند.
تحقیق گروهی از دانشجویان در حوزه عملكرد زبانی و كاربردها روی بسیاری از كتاب های درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه، نشان می دهد با وجود تغییر كتاب ها هنوز هم درصد بالایی از دانش آموزان به لحاظ عملكردهای كاربردی زبان و مهارت های خواندن، نوشتن، درك مطلب و دستور زبان، با مشكل مواجهند كه نشانگر باقی ماندن همان متون گذشته است.
هنوز دانش آموزانی داریم كه حتی دركی اولیه از بسیاری جملات ساده انگلیسی ندارند و موفق ها هم اكثرا كسانی هستند كه در موسسه های آموزشی تحصیل كرده اند، نه كسانی كه در دوران راهنمایی و دبیرستان مهارت ها را كسب كرده باشند.
طبق برنامه توسعه تی، كتب تالیفی باید برپایه هویت اسلامی باشد و از سوی دیگر متون كارآمد هم منافاتی با این موضوع ندارد، ولی مساله فعلی این است كه كتب درسی چقدر می توانند محتوای آموزشی مورد نیاز را به دانش آموزان منتقل كنند و كارآمد باشند.
از میان تمامی عوامل آموزشی و تربیتی، نقش معلم بهعنوان مهمترین عامل نظام تعلیم و تربیت، جایگاه و اهمیت بسزایی دارد. معلم در رشد و پرورش دانشآموزان، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. تمامی فعالیتهای معلم، مانند شناخت فرآیند رشد کودکان و نوجوانان، شیوههای تدریس و علاقهمندی به رشته تدریس خود، از عواملی هستند که در آموزش و پرورش دانشآموزان، دخالت زیادی دارند. معلمانی که در تدریس خود از شیوههای متعددی استفاده میکنند، بر محتوای رشته تدریس خود تسلط دارند و به کار خود عشق میورزند، اغلب دانشآموزانی توانا و خلاق پرورش میدهند. معلم برای کسب موفقیت در تدریس، باید از نظریههای نوین آموزشی و روانشناسی آگاهی و اطلاعات لازم و کافی داشته باشد. روش تدریس معلم باید با اصول و اهداف آموزش و پرورش و ویژگیهای شخصیتی دانشآموزان هماهنگ باشد، تا بتواند ضمن جهت دادن به فعالیتهای تربیتی و آموزشی خود، شاگردان را به سوی اهداف تعلیم و تربیت هدایت و راهنمایی کند. فراگیرندگان در هر یک از دورههای آموزشی نیازهای ویژهای دارند. بنابراین آشنایی مربیان و معلمان با خصوصیات رشد و نیازهای دانشآموزان در هر یک دورهها تحصیلی میتواند در پیشرفت یادگیری و رشد و تکامل شخصیت آنها مؤثر باشد .
معلم باید توانایی یادگیری و بکار بستن دانش، مهارت، اصول و نتایج حاصل از تحقیقات روانشناسی را در تدریس داشته باشد. همچنین معلم باید بداند، که مفهوم یادگیری چیست، چه ویژگیهایی دارد، چگونه حاصل میشود و چه شیوهها و عملکردها و راهکارهایی در فرایند یاددهی ـ یادگیری تأثیر بیشتری میگذارند. علاوه بر این معلم باید در جریان تدریس، زمینه و شرایطی را برای دانشآموزان فراهم کند، تا یادگیری و آموزش برای آنها آسان شود. از آنجا که معلم با روح و روان شاگردان سر و کار دارد، باید درد و رنج آنان را بشناسد، در حفظ اسرار و جلب اعتماد و اطمینان آنها بکوشد، مسائل و مشکلاتشان را ببیند و سعی کند علت مشکلات را بررسی و کشف کند، بویژه به دنبال عواملی باشد که شاگردان را از درون متحول کند و به فعالیت و کوشش مناسب وا دارد. بطور کلی باید گفت معلم مهمترین عامل نظام آموزشی است و نقش تربیتی و آموزشی او در هدایت دانشآموزان، بسیار بارز و قابل توجه است. به همین دلیل در طول تاریخ دانشمندان، فیلسوفان و مربیان بزرگ، دیدگاهها و نظرات بسیار مهمی درباره نقش تربیتی و آموزشی معلم مطرح کردهاند که به نظرات برخی از آنها بطور خلاصه اشاره میشود .
ابنسینا
به عقیده ابنسینا، معلم باید عاقل، متدین، بصیر، مؤدب و ماهر در تربیت کودکان، پاکیزه و با انصاف باشد، زیرا معلم الگوی مورد اعتماد دانشآموز به شمار میرود و هم او است که در صورت داشتن صفات انسانی مذکور، میتواند آنها را در کودکان بوجود آورد. همچنین ابنسینا خوش خلقی را برای معلم ضروری میداند، زیرا معلم باید برای نفوذ در دل کودک بکوشد و این بدون داشتن اخلاق و کردار خوب امکان ندارد. پاکیزگی، انصاف و هوشیاری معلم نیز در موفقیت او بسیار مؤثراست .
غزالی
غزالی شغل معلمی را شریفترین مشاغل و برترین هنری میداند که انسان میتواند به عهده بگیرد. او همچنین در وصف حرفه معلمی میگوید: معلم در قلب و روح انسان نفوذ میکند و بدون تردید شریفترین مخلوق روی زمین، انسان است و شریفترین قسمت انسان قلب او است که کار معلم پاکسازی آن و راهنمایی آن به سوی خداوند است. به نظر امام محمد غزالی، معلم باید دارای خصایص و ویژگیهای زیر باشد :
1- بر دانشآموزان مهر و محبت نماید و با آنها همچون فرزندان خود رفتار کن
2- از راهنمایی و هدایت دانشآموزان هیچ وقت غفلت و کوتاهی نکند
3- تا میتواند دانشآموز را بطور غیرمستقیم از ارتکاب عمل زشت و اخلاق فاسد برحذر دارد. از روشهای مهر و محبت بیش از توبیخ و تنبیه استفاده کند و رفتارش در این مورد طوری باشد که به هتک حرمت میان او و دانشآموز منجر نشود .
4- سایر علوم و دانش را در نظر دانشآموزان، بد و ناروا جلوه ندهد .
. 5- در آموزش خود، میزان و سطح فهم و درک دانشآموزان را در نظر بگیرد
6- معلم باید به علم خود عامل باشد و عملش قولش را تکذیب نکند. زیرا اگر میان گفتار و کردار او هماهنگی دیده نشود، نخست نفوذ ضروری برای مؤثر نمودن آموزش را از دست میدهد و بعد افرادی برای کشورش بار میآورد که همانند خود وی بسیار میگویند و مینویسند، ولی کمتر عمل میکنند یا اصلاً به گفته خود عمل نمیکنند و این از بزرگترین بدبختیها و مصائب برای یک جامعه به شمار میرود .
ابنخلدون
ویژگیهای معلم از نظر ابنخلدون را میتوان بدین شرح خلاصه کرد :
1- معلم باید به هنر آموزش و تربیت توجه کند. فقط داشتن علم و دانش برای معلم شدن کافی نیست، بلکه معلم باید کودک را به خوبی بشناسد، به میزان استعدادهای ذهنی او پی ببرد و سپس کار آموزش را شروع کند. فقط در این صورت است که معلم میتواند تعامل لازم با دانشآموزان را داشته باشد .
2- معلم باید آموزش علوم و مهارتهای گوناگون را به طور منظم و به تدریج انجام دهد و برای تثبیت آموختهها در ذهن دانشآموزان، لازم است که آنها را تکرار کند .
3- معلم باید در آموزش خود، مثالها و شواهد حسی را بکار ببرد و از وسایل کمک آموزشی یا وسایلی که میتوانند در تفهیم مطالب درسی به دانشآموزان کمک نماید، استفاده کند .
4- معلم در تدریس خود باید از روش استقرایی استفاده کند، یعنی نباید آموزش اولیه خود را با تعریفات و قوانین کلی آغاز کند، بلکه ابتدا باید مثالهای لازم و کافی، برای قواعد و تعریفات ارائه دهد و سپس با کمک دانشآموزان مفاهیم مورد نظر را نتیجهگیری کند .
5- معلم نباید دو علم را در یک زمان معین به دانشآموزان بیاموزد، زیرا آنها نمیتوانند هر دو علم را در یک زمان با هم یاد بگیرند یا در هر دو، مهارت و اطلاعات لازم و کافی را بدست آورند .
6- معلم باید از خلاصه کردن کتابهای درسی که یکی از عوامل اصلی عقبماندگی درسی و تحصیلی است، بپرهیزد. زیرا اینگونه آموزش، فقط حفظ کردن را تشویق خواهد کرد و دانشآموز را از توجه به عمق مسأله و تفکر بازخواهد داشت .
7- معلم قبل از آنکه مدرس باشد، باید از هر نظر یک الگو و نمونه بسیار خوب برای دانشآموزان باشد، زیرا کودکان از اعمال و رفتار معلم خود بیشتر تقلید میکنند و متأثر میشوند، تا به پند و اندرزهای او. فقط در این صورت است که او لیاقت و شایستگی معلم بودن را دارد. در شناخت میزان و کیفیت فرهنگ و تمدن یک جامعه، پیش از هر چیز این سؤال مطرح میشود: معلمان آن جامعه چه کسانی هستند؟
8- آموزش و پرورش یک امر اجتماعی و انسانی است و فقط زمانی درست انجام میگیرد و نتیجه مطلوب میدهد که میان معلم و دانشآموز ارتباط انسانی و اخلاقی شایسته و مناسب بوجود آید. وجود اینگونه ارتباط، یکی از ضروریات مهم تربیتی و آموزشی است و باعث میشود که آموزش برای معلم و دانشآموز لذتبخش شود .
کمنیوس
معلم نباید در تدریس خود فقط به کتاب درسی اکتفا کند، بلکه باید از مواد، وسایل و اشیایی که در محیط اطراف وجود دارد، نیز در امر تدریس استفاده کند .
در صورت دسترسی نداشتن به اشیاء و حقایق خارجی باید تصویر، شکل و نمونههای آنها را در هنگام تدریس به کار گیرد. این مربی تربیتی به معلمان توصیه میکند که هر چه را که میخواهید دانشآموزان به آن عمل کنند، از راه عمل کردن به آنها یاد دهید، مثلاً آموزش زبان را از راه مکالمه و گفتوگو به آنها یاد دهید، یا اگر میخواهید دانشآموزان شما مؤدب، با شخصیت و پرهیزگار بار آیند، باید این خصلتها را با اعمال نیکو و کردار شایسته و خوب رفتار کردن به آنها بیاموزید، نه اینکه دائماً موعظه کنید و به آنها پند و اندرز بدهید .
ژان ژاک روسو
روسو» به معلمان توصیه میکند که اصلاً بطور شفاهی تدریس نکنید، بلکه امکانات کافی را برای کودک فراهم کنید، تا او از راه تجربه و عمل به یادگیری بپردازد. کودک باید قبل از فراگیری الفاظ با اشیاء آشنا شده باشد و به همین دلیل معلمان نباید در امر تدریس فقط به روش گفتاری اکتفا کنند و اعمال و فعالیتهای دانشآموزان را به مطالعه کتابهای درسی و یادگیریهای حاصل از تخته سیاه محدود سازند، زیرا هیچکدام از این دو روش برای تشریح و توضیح مواد و موضوعات علمی و درسی کافی نیست و این خود دانشآموزان هستند که باید شخصاً به بررسی، فعالیت، تحقیق و کسب تجربه بپردازند. همچنین معلم نباید خود را منبع علم و دانش بداند، بلکه باید به این نکته توجه داشته باشد که منبع علم تجاربی است که دانشآموز در فعالیتها، پژوهشها و بررسیهای خود، کسب میکند و معلم فقط نقش راهنما و هدایت کننده را دارد .
باتلر
باتلر» یکی از پیروان مکتب ایدهآلیسم، خصوصیات یک معلم خوب را چنین بیان میکند:
1- معلم باید شاگردان خود را به درستی بشناسد و اطلاعات جامع و کافی درباره آنها داشته باشد، تا بتواند به خوبی از عهده تعلیم و تربیت آنان برآید .
2- رفتار معلم باید طوری باشد که دانشآموزان او را به عنوان یک رفیق خصوصی به حساب آورند و نسبت به او احترام ویژهای قایل باشند.
3- معلم باید در رشتهای که تدریس میکند، متخصص باشد.
4- معلم باید تمایل درونی شاگردان را برای فراگیری برانگیخته کند و طوری در محیط آموزشی ایجاد انگیزه کند که دانشآموزان خود به خود به یادگیری علاقهمند شوند .
5- معلم باید از تبحر و مهارت کافی در حل مسائل و مشکلات برخوردار باشد، تا بتواند روحیه خلاق و زمینه آفرینندگی را در دانشآموزان ایجاد کند و آنها را به انجام فعالیتهای خلاقانه وادارد .
برتراند راسل
راسل» معتقد است که روش تدریس معلم باید براساس اصالت فعالیتها و افکار و اندیشههای دانشآموزان انتخاب شود. بدین معنی که معلم باید زمینه کنجکاوی، تحقیق و جستجوگری را برای شاگردان فراهم کند تا آنها بتوانند به فعالیت، پژوهش و کشف حقایق در زمینههای گوناگون علمی و اجتماعی بپردازند. همچنین درباره نوع انتخاب محتوای درسی نیز به معلمان توصیه میکند که مطالبی را باید به دانشآموزان آموخت که به بهبود زندگی، رشد و تکامل فکری و بینش اجتماعی آنها کمک و آنان را برای یک زندگی مناسب در جامعه آماده کند .
امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد
ایشان یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده است. در ادامه چند داستان شگفت انگیز از زندگی آن حضرت را بخوانید:
بی وفایی دنیا
دنیا در قیافه زنی کبود چشم بر عیسی (ع) نمایان شد. حضرت عیسی (ع) از او پرسید: چند شوهر کرده ای؟ پاسخ داد: بسیار! عیسی (ع) گفت: همه شوهرانت تو را طلاق داده اند؟ دنیا: نه! بلکه همه آنان را کشته ام.
عیسی (ع) فرمود: وای بر شوهران باقیمانده ات. اگر از سرگذشت شوهران گذشته تو پند نگیرند!
حماقت؛ مرضی علاج ناپذیر
حضرت عیسی (ع) میفرماید: من بیماران را معالجه کردم و آنان را شفا دادم؛کور مادرزاد و مرض پیسی را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده کردم ولی آدم احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه کنم. پرسیدند: یا روح الله! احمق کیست؟ فرمود: شخصی خودپسند و خودخواه است که هر فضیلت و امتیازی را از آن خود میداند و هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت میدهد و برای دیگران هیچ گونه احترامی قائل نمی شود و این گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نیست.
آمرزش به خاطر فرزند صالح
حضرت عیسی (ع) از کنار قبری گذر کرد که صاحب آن را عذاب میکردند. اتفاقاً سال دیگر گذرش بر آن قبر افتاد. دید که عذاب برداشته شده و صاحب قبر در شکنجه نیست. عرض کرد: خدایا! سال گذشته از کنار این قبر گذشتم، صاحبش در عذاب و شکنجه بود و امسال عذاب ندارد. علتش چیست؟ خداوند به آن حضرت وحی فرمود: یا روح الله! این شخص فرزند صالحی داشت که وقتی بزرگ شد و تمکن یافت راهی اصلاح کرد و یتیمی را پناه داد و من او را به خاطر کار نیک پسرش آمرزیدم.
گزارشی از جهنم!
حضرت عیسی (ع) با پیروانش سیاحت میکرد. به دهکده ای رسید که تمام ساکنین آن در بین راه و خانه هایشان مرده بودند. حضرت عیسی (ع) فرمود: اینان به مرگ طبیعی نمرده اند، قطعا گرفتار غضب الهی شده اند، اگر غیر از این بود یکدیگر را دفن میکردند. پیروانش گفتند: ای کاش ما میدانستیم قضیه اینان چه بوده است! به عیسی (ع) خطاب رسید مردگان را صدا بزن! یک نفر از آنان تو را جواب خواهد داد. حضرت عیسی صدا زد: ای اهل قریه! یکی از آنان پاسخ داد: بلی! چه میگویی یا روح الله؟
حالتان چگونه است و قضیه شما چه بوده است؟ ما صبحگاه با کمال سلامتی و آسوده خاطر سر از خواب برداشتیم، شبانگاهان اما همه در هاویه افتادیم! هاویه چیست؟ دریایی از آتش است که کوههای آتش در آن موج میزند.
به چه جهت به این عذاب گرفتار شدید؟ محبت دنیا و اطاعت از طاغوت ما را چنین گرفتار نمود.
چه اندازه به دنیا علاقه داشتید؟ مانند علاقه کودک شیرخوار به مادر! هر وقت دنیا به ما روی میآورد خوشحال میشدیم و هرگاه روی برمی گرداند غمگین میگشتیم.
آن گاه حضرت عیسی (ع) مکثی کردند و سپس پرسیدند: تا چه حد از طاغوت اطاعت میکردید؟ هر چه میگفتند اطاعت مینمودیم.
چرا از میان مردگان فقط تو جوابم دادی؟ زیرا آنان دهانشان لجام آتشین زده شده و ملائکه تندخو و سختگیری مأمور آنان هستند. من در میان آنان بودم ولی در رفتار از ایشان پیروی نمی کردم. هنگامی که عذاب خداوند نازل شد، مرا نیز فرا گرفت. اکنون با یک موی کنار جهنم آویزانم، میترسم در میان آتش بیفتم!
عیسی (ع) رو به جانب پیروانش کرد و گفت: در زباله دان خوابیدن و نان جوین خوردن شایسته خواهد بود، اگر دین انسان سالم بماند.
خودبینی هرگز!
یکی از یاران حضرت عیسی (ع) که قد کوتاهی داشت و همیشه در کنار حضرت دیده میشد، در یکی از مسافرتها که همراه عیسی (ع) بود، در راه به دریا رسیدند. حضرت عیسی (ع) با یقین خالصانه گفت: (بسم الله) و بر روی آب حرکت کرد! مرد کوتاه قد، هنگامی که دید عیسی بر روی آب راه میرود، با یقین راستین گفت: بسم الله و روی آب به راه افتاد تا به حضرت عیسی رسید. در این حال مرد دچار خودبینی و غرور شد و با خود گفت: عیسی روح الله روی آب راه میرود و من هم روی آب راه میروم، بنابراین، عیسی چه فضیلتی بر من دارد؟ هر دو روی آب راه میرویم. همان دم یک مرتبه زیر آب رفت و فریادش بلند شد: (ای روح الله مرا بگیر و از غرق شدن نجاتم ده! ) حضرت عیسی دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و فرمود: ای مرد مگر چه گفتی که در آب فرو رفتی؟ مرد کوتاه قد گفت: من گفتم، همان طور که روح الله روی آب راه میرود، من نیز روی آب راه میروم. پس با این حساب چه فرقی بین ماست! خودبینی به من دست داد و به کیفرش گرفتار شدم. حضرت عیسی فرمود: تو خود را (در اثر خودبینی) در جایگاهی قرار دادی که شایسته آن نبودی بدین جهت خداوند بر تو غضب نمود و اکنون از آنچه گفتی توبه کن! مرد توبه کرد و به رتبه و مقامی که خدا برایش قرار داده بود بازگشت و موقعیت خود را دریافت. امام صادق علیه السلام پس از نقل این قضیه فرمود: (فاتقوا الله و لا یحسدن بعضکم بعضا. ) (پس شما نیز از خدا بترسید و پرهیز کار باشید و به همدیگر حسد نورزید. )
پینوشت :
داستان های بحار الانوار
انگيزه، حالات دروني فرد است كه موجب تداوم رفتارش تا رسيدن به هدف ميشود. انگيزه ارتباط مستقيم و مثبت با پيشرفت تحصيلي دارد.
به همين علت علاوه بر آنكه انگيزه وسيلهاي براي پيشرفت تحصيلي در نظر گرفته ميشود، گاهي از آن به عنوان هدف نيز نام برده ميشود، زيرا با افزايش انگيزه، پيشرفت تحصيلي نيز پديد ميآيد.
از آنجا كه هوش و استعداد تحصيلي بهعنوان دو عامل اساسي در پيشرفت تحصيلي، كمتر تحت تأثير معلم يا مربي واقع ميشود، سعي بر آن است كه با افزايش انگيزه دانشآموزان حداكثر بهرهوري از هوش صورت گيرد. زيرا در حالت مساوي برابري هوش و استعداد تحصيلي افراد، مشاهده شده است كه پيشرفت تحصيلي افراد با انگيزه چشمگيرتر بوده است. با وجود آنكه معلمان در تغيير هوش و استعداد تحصيلي نقش چنداني ندارند، ولي ميتوانند در بالا بردن انگيزه دانشآموزان مفيد واقع شوند.
انگيزه به دو نوع دروني و بيروني قابل تقسيم است. از انگيزه بيروني ميتوان به تقويتكنندههايي چون پول، تائيد، محبت، احترام، نمره و از تقويتكنندههاي دروني ميتوان به رضايت خاطر و احساس خوب از يادگيري اشاره كرد.
آنچه كه بيشتر موجب رفتار خودجوش ميشود، انگيزه دروني است. هدف عمده فعاليتهاي پرورشي معلم يا مربي اين است كه دانشآموز به تدريج از انگيزههاي بيروني به سمت انگيزههاي دروني هدايت شود.
تفاوت اساسي افراد داراي انگيزه دروني با افراد داراي انگيزه بيروني اين است كه افراد با انگيزه دروني احساس كفايت بيشتري در خود دارند و كمتر به ديگران اجازه ميدهند كه محرك رفتارشان شوند. اين گروه از دانشآموزان، خود تعيين كننده رفتارها هستند و به خاطر كفايتي كه در خود احساس ميكنند، باور دارند كه ميتوانند با رفتارشان بر محيط خود تأثير بگذارند.
اين گروه از دانش آموزان با انگيزه درونگرا، تصورشان اين است كه موفقيت و عدم موفقيت در تحصيل به خاطر نحوه رفتار صحيح يا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانشآموزان باانگيزه برونگرا، احساس بيكفايتي يا كفايت كمم داشته و همواره تصور ميكنند كه موفقيت آنها تحت تأثير عوامل محيطي نظير:
معلم و سوالات سخت است. اين گروه از دانشآموزان حتي اگر درس بخوانند، باز هم موفقيت چنداني نخواهند داشت. چرا كه اندك تلاش آنها به خاطر همان انگيزههاي بيروني، همچون فرار از تنبيه يا كسب خواست معلم است. اينان در صورت كسب موفقيت اندك هم آن را به شانس و تصادف نسبت ميدهند و نه به تلاش و استعداد خود.
اين دانشآموزان حتي اگر نيمنگاهي به موفقيت داشته باشند، آنقدر آن را صعبالوصول ميدانند كه دست به عمل نميزنند، در نتيجه هرگز طعم موفقيت را نخواهند چشيد.
در حقيقت گام اول در برخورد با اين افراد چشاندن طعم موفقيت به آنها و درهم شكستن تصور منفي آنها در مورد دستيابي به موفقيت است. در اين صورت است كه موفقيت»، موفقيت» ميآورد.
از آنجايي كه انسان آمادگي دارد تا فعاليتها و تصوراتش را تعميم دهد، موفقيت در يك درس منجر به موفقيت در دروس ديگر ميشود و اين موضوع در مورد دروس اصلي هر رشته مهمتر است.
درواقع، ضعف درسي در اين دروس منجر به بيعلاقگي به تحصيل و گاهي حتي ترك تحصيل ميشود و البته عكس آن هم صادق است. به همين علت به معلمان دروس اصلي هر رشته توصيه ميشود، شرايط آموزشي و امتحاني را مطلوب نمايند و با ارزشيابيهاي مناسب فضاي كلاس را لذتبخش كنند.
به طوركلي بهمنظور افزايش انگيزه دانشآموزان و سوق دادن آنها به سمت دروني شدن انگيزهها راهكارهاي زير توصيه ميشود:
1- سعي كنيم اولويت تجربههاي دانشآموزان براي آنها جالب باشد، احساس موفقيت اوليه اعتماد به نفس آنها را افزايش ميدهد. اين موضوع در مسابقات ورزشي نيز مشهود است.
2- براي موفقيت دانشآموزان پاداش در نظر بگيريم. منتظر نباشيم تا افت تحصيلي اتفاق افتد و سپس موفقيت را تحسين كنيم.
3- با احترام گذاشتن به تفاوتهاي فردي دانشآموزان، هرگز آنها را با يكديگر مقايسه نكنيم.
4- دانشآموزان را در كلاس كمتر درگير مسائل عاطفي منفي نمائيم و نسبت به حساسيتهاي عاطفي آنان آشنا و در كاهش آن كوشا باشيم. سختگيري و انضباط شديد، تبعيض، بيان قضاوتهاي منفي و خبرهاي ناخوشايند از جمله عواملي است كه موجب درگيري ذهني و كاهش علاقه به يادگيري ميشود.
5- بلافاصله پس از آزمون يا پرسش كلاسي، دانشآموزان را از نتيجه كار آگاه كنيد.
6- براي اينكه دانشآموز بداند، در طول تدريس بهدنبال آموختن به چيزي باشد، بيان اهداف آموزشي مورد انتظار از او را در ابتداي درس فراموش نكنيم.
7- چگونگي يادگيري و نحوه انجام كار براي دانشآموز مشخص شود.
8- بهمنظور افزايش حس كفايت در دانشآموز از او بخواهيم مطالب ياد گرفته شده را به دوستان يا كلاس آموزش دهد.
9- در مورد مشكلات درسي دانشآموز و ريشهيابي آن، با او تبادل نظر و گفتوگو كنيم.
10- تشويق كلامي در كلاس، به صورت انفرادي بسيار حائز اهميت است.
11- مطالب درسي را به ترتيب از ساده به دشوار مطرح كنيم.
12- از بروز رقابت ناسالم در بين دانشآموزان پيشگيري شود.
13- در فرآيند آموزش متكلم وحده نباشيم و يادگيرندگان را در يادگيري مشاركت دهيم.
14- علاقه به دانشآموزان و تعلق خاطر و اهميت دادن به يكايك آنها، سطح انگيزهها را افزايش ميدهد.
15- براي دانشآموزان با انگيزه، خوراك علمي كافي داشته باشيم.
16- با محول كردن مسئوليت به دانشآموزان كم توجه، آنان را به رفتارهاي مثبت هدايت و علل كمتوجهي در آنها را بررسي كنيد.
17- شيوههاي تدريس را از سنتي به شيوههاي روز تغيير داده و با استفاده از تكنولوژي آموزشي، حواس پنجگانه دانشآموزان را به كار گيريم.
- تدريس را با طرح مطالب و پرسشهاي جالب توجه آغاز كرده و با تحريك حس كنجكاوي، دانشآموزان را برانگيختهتر سازيم.
19- محيط كلاس را با طراحي زيبا و مناسب، جذاب سازيم تا مانع بروز كسالت روحي شويم.
20- به منظور اطلاع از نتيجه فعاليت درسي دانشآموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تكاليف آنان را بلافاصله در جلسه بعدي ملاحظه و با رفع اشكالات، جنبههاي مثبت را تشويق كنيد.
21- در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل كنيم.
22- زمان يادگيري بايد در حد توان دانشآموز باشد. براي تجديد قوا و انگيزه در ميان كلاس از وقت تفريح و استراحت غافل نشويم.
23- دانشآموز را از ميزان پيشرفت خود آگاه سازيم تا بداند براي رسيدن به هدف چه گامهاي ديگري بردارد.
24- به لحاظ اخلاقي و ايجاد انگيزه، هميشه خوشاخلاق و خوشرو باشيم.
25- به منظور افزايش حس كفايت و مشاركت در ارائه دروس از نظرات دانشآموزان استفاده كنيم.
26- مطمئن باشيم كه توجه دانشآموزان براي شروع تدريس آماده است.
27- تمام مطالب دشوار را يكجا و در يك جلسه آموزش ندهيم.
28- با ايجاد جلسات بحث و تحليل به دانش آموزان فرصت تفكر و اظهار نظر بدهيم.
29- هرگز دانشآموزان را مجبور به انجام فعاليتهاي تحقيركننده نظير جريمه» نكنيم.
30- در روشهاي تدريس، كنفرانس و سمينار را مد نظر قرار دهيم.
درباره این سایت